دانشنامه حقوق/9
تسامح
اغماض و چشمپوشی
در لغت بهمعنای اغماض و چشمپوشی است. در علوم اجتماعی، تسامح بهمعنی محافظهکاری تلقی میشود و در علم حقوق، به معانی آسان گرفتن، چشمپوشی کردن، سستی و سهل انگاری کردن است. بهمعنای حسن تفاهم نیز هست که افراد و گروهها و نهادهای اجتماعی با شناخت کامل یکدیگر، یک نوع روح همزیستی و همکاری مشترک در پیشبرد اهداف اصلی جامعه به وجود آورند و جو حاکم تفاهم باشد.
در اصطلاح سیاسی، نوعی بردباری و تحمل در رجال سیاسی و احزاب است که با اندکی عقبنشینی از منافع و عقاید رخ میدهد، مشروط بر اینکه در اصل هدف اختلافی نداشته باشند ( ر ک. اصطلاحات سیاسی، به کوشش عبدالرحمان میاح)
تسامح در دادوستد، بهویژه نسبت به آلات عبادت و نیز در واگذاری و استیفای حق، مستحب است. در معاملات و نیز موارد ادای حقوق مالی، آن مقدار از افزایش و کاهشی که برحسب عرف و عادت مسامحهپذیر است، زیانبخش نیست. ماده 417 ق.م. مقرر میدارد: «غبن در صورتی فاحش است که عرفاً قابل مسامحه نباشد.»