شماره نظریه : 7/1402/79
شماره پرونده : 1402-76-79ح
تاریخ نظریه : 1402/04/24
استعلام :
1- در بند یک ماده 803 قانون مدنی، قانونگذار رجوع از هبه در صورتی که متهب پدر یا مادر و یا اولاد واهب باشد را منتفی دانسته است. آیا لفظ اولاد شامل نوه نیز میشود؟ با توجه به اینکه مقنن از عناوینی مانند ولی قهری یا جد پدری استفاده نکرده است، آیا حکم مقرر در این بند جد پدری را نیز شامل میشود و یا آنکه هبه به جد پدری تابع مقررات عام عقد هبه است؟ 2- با توجه به اینکه در قانون مدنی راجع به شرایط قبض در فصل هبه ذکری به میان نیامده است، آیا مقررات مواد 367 و 368 قانون مدنی بر عقد هبه نیز حاکم است؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
اولاً، وفق صدر ماده 803 قانون مدنی، اصل بر قابلیت رجوع از هبه است؛ مگر در بندهای چهارگانه موضوع این ماده و از آنجا که بند یک ماده، هبه مال به پدر، مادر و یا اولاد را در زمره مستثنیات رجوع از هبه آورده است، به سبب حاکمیت اصل صدرالذکر، استثنای موضوع این بند صرفاً شامل پدر، مادر و اولاد بلافصل واهب است و شامل اجداد و اولاد اولاد نمیباشد. ثانیاً، با توجه به حکم مقرر در قسمت اخیر ماده 367 قانون مدنی، قبض عبارت است از استیلاء بر مال که بر حسب نوع مال، متفاوت است و در فرض سؤال با توجه به عینی بودن عقد هبه و ضرورت قبض مال موهوبه (ماده 798 قانون مدنی) به هر ترتیب و طریقی که این استیلاء بر مال موهوبه حاصل شود؛ قبض تحقق مییابد و عقد هبه واقع میشود.